فرقه وهابيت يك فرقه خودساخته است كه به دوستان پيشنهاد مي كنم حتماً كتاب خاطرات مستر هَمفِر كه جاسوس بريتانيا بوده و نقش اساسي در ايجاد اين فرقه بوسيله محمدابن عبدالوهاب داشته را بخوانيد تا به يك اطلاعات نسبتاً مناسبي در مورد اين فرقه منحرف دست پيدا كنيد و برادران عزيز شيعه و همچنين اهل سنت مراقب تحركات شيطاني اين فرقه در اقصي نقاط جهان حتي در شيعه خانه امام زمان(عج) يعني ايران نيز باشند كه با القاء شبهاتي درصدد تضعيف عقائدشان برنيايند و اين ارتباط با علما و مطالعه منابع صحيح ديني ماست كه ما را ياري مي رساند.
در اين متن خواستيم هشداري در مورد اين فرقه خودساخته داده و با پاسخ به شبهه اي از شبهات اين فرقه توسط منابع خود اهل سنت، حساب اين فرقه را از اهل سنت جدا كنيم.
لازم بذكر است پاسخ هاي مختلفي مي توان به اين شبهه از طريق آيات قرآن كريم و روايات و تواريخ اسلامي پرداخت اما در اين متن به همينقدر بسنده مي كنيم.
مقدمه
تبرك جستن به قبور انبياي الهي و اولياء دين از صدر اسلام در بين مسلمين متداول بود و حتي دانشمندان و محدثين اهل سنت بر اين امر تاكيد و تصريح ميكردند. تا اينكه مذهب ساختگي، انحرافي و جعلي وهابيت با افكار خشن و اسلام ستيزانه با حمايت استعمارگران تاسيس شد و با چنگ انداختن به مقدسترين اماكن مذهبي، اقدام به تضعيف دين و از بين بردن حقايق و معارف اسلام نمود و به موازات آن آموزه هاي ساختگي و ضد ديني خود را ترويج و تبليغ نمود .
نظر علماى اهل سنّت درباره تبرك و مسّ منبر و قبر پيامبر و قبور صالحين
1. عبداللَّه فرزند احمد بن حنبل ميگويد: از پدرم سؤال شد كه مس منبر رسول اللَّه و تبرك به آن و بوسيدن قبر شريف به قصد ثواب چه حكمى دارد؟ پدرم گفت اشكالى ندارد. (1)
2. رملى شافعى: تبرك به قبر پيامبر و يا علما و يا اوليا جائز است و بوسيدن و استلام آن اشكالى ندارد.(2)
3. محب الدين طبرى شافعى: بوسيدن قبر و دست گذاشتن بر روى آن جايز است و سيره عمل علماء و صالحان بر آن است. (3)
4. عسقلانى مي گويد: در زمان عُمَر مردم گرفتار قحطى و خشكسالى شدند، يكى از اصحاب پيامبر(ص) به قبر پيامبر متوسل شد، و گفت: يا رسول اللَّه استَسِق لِأمّتِكَ فَإنّهم قَد هَلَكو. (4)
5. دانشمندانى چون ابن حيان، ابن خزيمه، ابو على خلال، شيخ الحنابله در زمان گرفتارى به قبور اهلبيت پيامبر متوسل مي شدند.(5) .(6)
منابع
1. وفاء الوفا، ج 4، ص 1414.
2. كنز المطالب، ص 219.
3. اسنى المطالب، ج 1، ص 331.
4. فتح البارى، ج 2، ص 557.
5. كتاب الثقات، ج 8، ص 456، تهذيب التهذيب، ج 7، ص 339، تاريخ بغداد ج 1، ص 120.
6. پاسخ به شبهات در شبهاى پيشاور ، نشر مشعر ، ص 60.